... متأخر از آن. ... توسعه و تضییقتعبدی و ادعایی در حکومت ... البته ... گسترش یا تضییق در ناحیه حکم میشود، به طور تعبدی و ... دلیل محکوم را توسعه دهد. ... تضییق محمول دلیل محکوم ... دلیل حاکم ... امر مستند به نظر شارع (تعبدی) باشد، مانند ورود اَماره ...
حکومت به توسعه یا تضییقتعبدی دلیل محکوم، توسط ... توسعه و تضییق حقیقی نیست، بلکه تعبدی است، مانند ... تعبدی نه حقیقی دلیل محکوم را توسعه داده و یا تضییق ... موضوع فی احدهما توسعة بالتعبد». ... دیدگاهها درباره ... ، هرچند با عنایت تعبد. ... تعریف حکومت در مقابل ...
حکومت به تضییق موضوع به معنای تضییقتعبّدی افراد موضوع دلیل محکوم توسط ... . ... توضیح مطلب ... حکومت به تضییق موضوع، به معنای نظارت دلیل ... تفسیر آن، از راه ایجاد تضییقتعبدی در افراد موضوع دلیل محکوم ... برگرفته از مقاله «حکومت به تضییق موضوع». ... اصول فقه ...
تضییقتعبّدی محدوده شمول حکم دلیل ... دلیل حاکم را حکومت به تضییق حکم گویند. ... تعریف ... حکومت ... تفسیر آن، از راه ایجاد تضییقتعبدی در محدوده شمول حکم ... »، و سپس به منظور تضییق دایره حکم قبلی بگوید: ... برگرفته از مقاله «حکومت به تضییق حکم». ... اصول فقه ...
حکومت به تضییق متعلق به تضییقتعبّدی متعلق دلیل محکوم، توسط دلیل ... میشود. ... تعریف ... حکومت به تضییق متعلق، به معنای نظارت دلیل ... تفسیر آن، از راه ایجاد تضییقتعبدی در ناحیه متعلق دلیل محکوم ... ، برگرفته از مقاله «حکومت به تضییق متعلق». ... اصول فقه ا ...
تضییقتعبّدی دلیل محکوم، توسط دلیل حاکم است. ... تعریف ... حکومت به تضییق، ... تفسیر آن از راه ایجاد تضییقتعبدی در ناحیه افراد موضوع، یا ... اکرم العلما»، سپس در مقام تضییق دایره افراد موضوع برآمده و ... برگرفته از مقاله «حکومت به تضییق». ... اصول فقه ا ...
... دلیل توسعه دهنده یا تضییق کننده تعبدیِ مدلول دلیل دیگر است. ... تعریف ... عبارت است از دلیلی که تعبداً بر دلیل دیگر نظارت داشته ... الشک " و " کثیر الشک " را تعبداً از احکامی که برای شاک ...